Tuesday, 28 July 2015

سفر به آدلاید-3

پس از صحبت های مقدماتی آقای رضایت نمایندگان دانشجویان از پرت، سیدنی، آدلاید، ملبورن و بریزبن طرح های پیشنهادی شان را برای اصلاح و تغییر در ساختار هزاره فدریشن ارایه دادند، تمام طرح ها یا پروپوزل ها به زبان انگلیسی تهیه شده بود و به زبان  انگلیسی سلیس و روان هم ارایه گردید، از آنچه من دریافت کردم تمام طرح ها با روشهای علمی برای ساختار یک نهاد اجتماعی تهیه شده بود و طرح های ارزنده ای بودند که در صورت اجرا می تواند هزاره فدریشن را به یک نهاد فعال، دموکرات و حساب ده تبدیل کند.
 
در جلسه بعد از ظهر به هر نفر دو دقیقه فرصت داده شد که اگر کدام نظری راجع به طرح های پیشنهادی دارند ارایه نمایند در این میان احمد امانی از آدلاید شروع کرد به  نقد مستقیم حسین رضایت و کارکرد های ایشان بحث بین ایشان و رضایت خیلی بالا گرفت و دو دقیقه بیش از ده دقیقه شد و تذکرات مکرر مجری (بسم الله رضایی) هم کارساز نشد ایشان بعدن به ملا ها هم توپید که سالها میکروفن در دست آنها بوده اکنون دو دقیقه به ایشان وقت نمی دهند، بالاخره با میانجیگری دیگران و عوض کردن موضوع بحث این جدال که می رفت خیلی تند شود پایان یافت هرچند که جو حاکم بر جلسه را جریحه دار کرد؛
 
 فشار ها بررضایت چنان بالا بود که ایشان راه فرار را گم کرده بود من دیدم که در میانه جدال وی دفتر و دستک اش را جمع کرد که برود نزدیکی های دروازه بساط چای هم مهیا بود، با کسی صحبت کرد و چایی نوشید و بعدش دوباره برگشت به چوکی اش البته امانی نیز فکر می کنم بعد از اینکه خود را حسابی خالی کرد می خواست بیرون برود اما گیلاس چایی نوشید و آرام شد و بعدش آهسته برگشت سر جایش؛
 
و یکی دو نظر دیگر هم بود که چه ضمانتی وجود دارد که این طرح ها و پیشنهادات مورد قبول هزاره فدریشن قرار گیرد و یکی دیگر هم نظر داد که ما برای مشوره در مورد وضعیت هزاره ها جمع شده ایم ما نه سر پیازیم نه ته پیاز ما را چه کار به هزاره فدریشن! بعد از اینکه بحث عوض شد حقیر نیز دستم را بالا گرفتم که صحبت کنم به دوستان جوان گفتم برای قبولاندن طرح های پیشنهادی شان یک گروه کاری را تشکیل دهند که به هزاره فدریشن فشار وارد کند تا این طرح ها را قبول کند و نیز از آنان درخواست کردم با توجه به اینکه همه شرکت کنندگان هزاره هستند و آنها نیز آمده اند تا با آنها گفتگو کنند، طرح و پیشنهاد دهند چرا این طرح ها را به انگلیسی بیان می کنند؟ مگر هدف افهام و تفهیم نیست؟ با زبانی صحبت کنید که طرف حرف تان را بشنوند و بفهمند.
 
 گرچه این درخواست تا ختم آن روز مورد ملاحظه قرار گرفت اما روزهای بعد بازهم شروع کردند به انگلیسی صحبت کردند، هر روز را دو جوان یکی پسر دیگری دختر گردانندگی می کردند یکی به فارسی صحبت می کرد و دیگری به انگلیسی روز سوم دیدم که هر دو گرداننده چنان ماشاالله به انگلیسی با لهجه آوزی صحبت می کردند که بیا و ببین!
 
روز اول چون دیر شروع شد دیر هم ختم شد، جریمه اش را همه دادند.
 
حضور بانوان یا دختر خانم های جوان در جلسه امروز چشم گیر بود به این معنا که معمولن در اجتماعاتی چنینی خانم ها کمتر سهم می گیرند حضور یکی دو تا در جمعی شصت هفتاد نفری غنیمتی است بزرگ هر چند سمبولیک؛
 
اما امروز دیدم که چهارده پانزده نفری آمده بودند برای سهم گیری و مشوره دهی در سرنوشت هزاره ها یا سرنوشت خودشان جالب آنکه نصف یا بیشتر این خانم ها بدون حجاب و پوشش معمول بودند اما دلیر و با جرات و دیگر شرکت کنندگان به ویژه اعضا و مسئولین هزاره فدریشن که اکثر آنها بگراند طلبه گی یا ملایی دارند با این حضور نه تنها هیچ مخالفتی نداشتند بلکه با آن جماعت خوش و بش گرمی هم داشتند.
 
 من هم اعتقاد دارم که بحث پوشش زنان یک مسئله حاشیه ای باید باشد و مربوط است به انتخاب و آزادی شخصی هر فرد به ویژه برای ما که در استرالیا زندگی می کنیم ما باید به زنان به عنوان انسان به دور از نوع پوشش شان نگاه کنیم بیندیشیم به آنچه می گویند نه آنکه آنچه آنان پوشیده اند و نپوشیده اند یکی از آنان بنام مرضیه محمدی که از دخترخانم های فعال و نمونه هم می باشد و گویا اخیرن هم کشف حجاب کرده گفت ما رویداد های مذهبی زیادی در طول سال داریم که اگر پدر و مادرم تمام سال را به آنها بپردازند به آنها نمی رسند اما درباره مسایل فرهنگ، تاریخ و جامعه هزاره هیچ مراسم، سمینار یا برنامه آگاهی بخش نداشته ایم تمام نهادهایی که در اینجا تاسیس شده است ماهیت مذهبی دارد!
 
در ختم روز من فکر کردم که به اشتباه آمده ام، آنچه در دعوت نامه نوشته شده مشوره در مورد هزاره ها تبدیل شده به مشوره دهی به هزاره فدریشن و آجندا هم چنین تنظیم شده بود ناخواسته وسط یک مناقشه و دعوایی افتاده ام که از موضوع هیچ خبر و آگاهی ندارم و کسی هم پاسخگو نیست، خوب چه می شود  کرد مدیریت افغانی است هر چند جوان باشند و دنیا دیده و در بهترین دانشگاه های استرالیا تحصیل کرده باشند و انگلیسی را به روانی صحبت کنند، به همین سبب به شرکت مسافرتی زنگ زدم برای تکت برگشت همان شب، چون شب ویکند بود گفت تمام چوکی ها فول است اولین سرویس فردا شب خواهد بود یعنی بعد از ختم روز دوم سمینار با این حساب مجبور شدم بمانم تا ختم سمینار!
 
 

No comments:

Post a Comment